شیر کاکائوی علیرضا
شیر کاکائوی علیرضا می خواهم ناهار کلم پلو درست کنم آخه هفته ی پیش دختر خوبی شدم و رفتم بازار یه کمی
برا خونه خرید کردم، ریحون و ترخون و ... تا یکم در غذاهایی که می خوریم تنوعی بشه 
همین کوچکترین کار دنیا "خرید کردن" برای خونه، همسر و بچه برای من لذت زیادی داره
دیروز وقتی از مدرسه رفتم دنبال دانی دیدم لباسش شیر کاکائوییه،
مامان: دانیال تو که تغذیه شیرکاکائو نداشتی
دانیال: من نداشتم ولی علیرضا داشت!
گفتم: خب!!! حالا چرا لباس تو قهوه ای شده؟
دانیال: آخه علیرضا گفت بیا خونمون منم گفتم به شرطی که تو شیر کاکائوت رو بدی به من
مامان: وا مگه من برای تو شیر موز نذاشته بودم؟
دانیال: چرا، ولی شیر کاکائو شیرین تره!
نمی دونستم که باید دانیال رو نصیحت کنم یا نه، چون خیلی از نصیحت بدش میاد و دفعه ی دیگه
به من واقعیت رو نمی گه منم با خونسردی و لبخند گفتم پسرم این دفعه اشکال نداره ولی دفعه ی
دیگه این کارو نکن
دانیال: چرا؟
مامان: چون هم دوستت دیگه تغذیه نداشته بخوره و هم بهش دروغ گفتی که میام خونتون
دانیال: نه مامان نگران نباش، علیرضا سه تا تغذیه داشت، تازه وقتی سرویس مدرسه اومد دنبالش
من رفتم قایم شدم پشت دیوار تا اون بره بعد من اومدم بیرون!
بعضی وقتا واقعا در تربیت دانیال می مونم، نمی دونم چطوری باید شل کن، سفت کنای تربیتشو به
موقع انجام بدم ...
وای برم که کلما داره می سوزه
پی نوشت۱: از اونجایی که دانیال به بازیهای جنگی از قبیل تیکن خیلی علاقه داره به سفارش خودش
تا یه مدتی قالب تیکن رو تحمل کنید.
پی نوشت ۲: فعلا تغذیه برا دانیال تا یه مدتی شیر کاکائو میذارم، هرچند چون کاکائو باعث کمبود
آهن بدن میشه ، تا به حال براش نمیذاشتم. حداقل اینجوری خیالم راحته که تغذیه ی علیرضا رو
نمی خوره!
