دو قند عسل

اولین املای دانیالی

1389/8/10 3:26
نویسنده : مامان
306 بازدید
اشتراک گذاری

دانیال گل ما امروز اولین املای زندگی تحصیلی اش را داد. خدارو شکر هیچی غلط نداشت و (با تمرینی

 

 که داشتی عالی و خوب نوشتی) گرفته است  از وقتی هم که خونه اومد رفت تو اتاقش

 

و صداش در نمیومد منم داشتم ناهار درست می کردم که اومد تو آشپزخونه البته با دماغی ورم

کرده و چشمای سرخ

مامان: چرا مامان گریه کردی؟

دانی: آخه اون برچسبی رو که خاله سمیرا داده بود...

مامان:خب؟

دانی: مگه من نچسبوندم رو در اتاقم ؟ چرا   ولی حالا رو در کمده !

مامان:چسبونده بودی ولی دیشب که خوابیده بودی من اونارو از رو در کندم و گذاشتم رو کمدت چون

 جاش بد بود.

دانی:جاش خیلی هم خوب بود تازه اون روباهه رو درخت بود داشت می پرید پایین ولی حالا رو درخت

نیست

مامان:باشه الان میریم درستش می کنیم.

اصلا به این نکته توجه نکرده بودم که چیدن برچسبای دانیال هر چند ظاهرش خوشگل نبود ولی برای اون

 مفهوم خاصی داشت!!!

باید یاد بگیرم احترام گذاشتن به نظر دانیال رو

پی نوشت۱: خودمو کشتم نتونستم یه سایت خوب با کیفیت عالی برای آپلود عکس پیدا کنم، گلیترفای

 هم که عکسا توش خیلی کوچیک و بی کیفیت میشه

پی نوشت ۲: حالا فعلا با همون گلیترفای کار می کنم تا بعدا شاید فرجی بشه

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دو قند عسل می باشد