دو قند عسل

عروسی خاله مینا جون

1389/9/1 3:25
نویسنده : مامان
152 بازدید
اشتراک گذاری

سلام چند وقتی میشه آپ نکردم به دلایل بسیار یکیش اینکه یه هفته تهران بودم تا در دوره ی ضمن

 

 خدمتی که اداره گذاشته بود شرکت کنم و البته وسطشم یه سری به دانشگاه و پژوهشگاه بزنم که این

 یه هفته خیلی بهم سخت گذشت هم بخاطر دور بودن از دانیالم و بابایی و هم از بس بدو بدو کردم

  دیگه رمقی برام نمونده  آخه بعد از یه مدت که تهرام میرم باید جبران تموم کارای عقب افتاده رو بکنم...

 یکشنبه شب که رسیدم بندر، سریع وسایل سفر رو جمع کردم چون قرار بود همه با قطار بریم اصفهون

 واسه عروسی مینا خانوم، آبجی گلم که دو سال از من کوچیکتره...

  صبح قبل از رفتن به راه آهن، سر کار رفتم بعضی وقتا با خودم میگم یعنی من همون نغمه

 ی تنبلم که غذاشو هم باید مامانش جلوش میذاشت! 

 

یه آژانس گرفتیم و به راه آهن رفتیم اونجا مامان جون دانیال و بابا جون و خاله منا و خاله میتیل و دایی

 حسین منتظر بودند بعد از چند دقیقه خاله جون سمیرا و پارسا و عمو اکبر هم از راه رسیدند و همگی

 سوار قطار شدیم تو راه دانیال و پارسا انقدر آتیش سوزوندن که کوپه های کناری هر از گاهی سرشونو

بیرون می آوردن و چشم غره می رفتن...

وقتی رسیدیم خونه، عمو حمید( شوهر خاله مینا جون) برامون حلیم و عدسی برا صبحانه گرفته بود و

 گذاشته بود تو منزل که خیلی چسبید، کم کم فامیل ها از شهرهای دور و نزدیک اومدند و حسابی

 شلوغ پلوغ شد. خیلی خوش گذشت انقدر حرف زدیم و حرف زدیم 

طوریکه تا ساعت چهار صبح بیدار بودیم . در عوض این همه خستگی شب عروسی خاله مینا

 جون مامانی دانیال نمی تونست رو پاش واسته و از خستگی سرگیجه گرفته بود و همش می گفت چیه

 زلزله اومده ... وقتی همه داشتن دنبال عروس و دوماد میرفتن مامانی و بابایی با دانی سریع  

 خودشونو رسوندن خونه و افتادن جلوی بخاری...

 بابایی دانیال هم که از اول مسافرت کمر درد داشت، موقع برگشت تو قطار بیشتر حالش بد شد طوریکه

نمی تونست از جاش تکون بخوره، خاله سمیرا جون یه ویلچر گرفت و بابایی رو تو ویلچر نشوندیم و به

 منزل آوردیم حالا بابایی سه چهار روزی هست که در حال استراحته ... دیروز با بسم الله بسم الله

بردیمش دکتر و تازه فهمیدیم که چه دسته گلی آب دادیم اخه بابایی یه دوچرخه خریده بود که وزن کم

 کنه حالا دکتر گفته کی به شما گفت سوار دوچرخه بشید مگه نمیدونید دوچرخه برا کسی که دیسک

 کمر داره سمه !!!

ایشالله حال بابایی که خوب شد سر فرصت عکسای دانیال رو در سفر اصفهان میذارم.

 

 

Image Hosted by Free picture hosting at www.iranxm.com 

 

بقیه ی عکس ها رو در ادامه ی مطلب ببینید. 

 

 

  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دو قند عسل می باشد